باشگاه رئال مادرید، یکی از معتبرترین و موفقترین باشگاههای فوتبال در جهان است که پایهریزی اولیه آن به سال 1897 برمیگردد و آنچه اکنون از این باشگاه میبینیم در سال 1902 شکل گرفته است. از آن زمان تاکنون این باشگاه با اسامی مستعار سپیدها، ققنوسها، وایکینگها و کهکشانیها به دستاوردهای بینظیری در فوتبال دست یافته است.
در طول تاریخ، مدیریت این باشگاه بارها و بارها تغییر کرده است اما نامهایی چون سانتیاگو برنابئو و فلورنتینو پرز، به عنوان دو مدیر برجسته و تاثیرگذار، به یاد ماندهاند. رئال مادرید همچنین اسطورههایی چون آلفردو دی استفانو، رایموند کوپا، فرانسیسکو گنتو، زین الدین زیدان و کریستیانو رونالدو را در ترکیب تیم خود داشته است. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با تاریخچه باشگاه رئال مادرید، عملکرد آن در این سالها و بهترین بازیکنان و مربیان آن در طول سالهای فعالیتش آشنا کنیم. اگر به عرصه فوتبال علاقمندید در ادامه این مطلب همراه ما باشید.
هسته نخستین این شکوه و افتخاری که حالا در باشگاه رئال مادرید شاهدش هستیم در سال 1897 توسط گروهی از دانشجویان دانشگاهی تشکیل شد. آنها بودند که با تاسیس باشگاهی به نام باشگاه فوتبال اسکای (Sky Football Club) در مادرید، بازی فوتبال را برای نخستین بار به اسپانیا آوردند. این باشگاه که از ابتدا به عنوان یک تیم فوتبال فعالیتش را آغاز کرده بود در طی سالها چندین بار تغییر نام داد تا در نهایت در سال 1902 با نام رئال مادرید (Real Madrid) شناخته شود.
سه سال پس از تأسیس رئال مادرید، تیم باشگاه موفق شد که با رقم زدن یک لحظه تاریخی، اولین جام خود را به دست آورد. در جام اسپانیا 1905، تیم رئال موفق شد تا با شکست تیم اتلتیک بیلبائو، عنوان قهرمانی جام را به خود اختصاص دهد. در چهارم ژانویه 1909 آدولفو ملندز مدیر وقت باشگاه با امضا و تأیید اساسنامه جام اسپانیا، باشگاه رئال مادرید را به عنوان یکی از اعضای اولیه فدراسیون سلطنتی فوتبال اسپانیا به ثبت رساند.
در سال 1912، تیم نوپای رئال پس از چند جابجایی سرانجام به زمینی ثابت به نام Campo de O'Donnell نقل مکان کرد. در سال 1920، با اعطای عنوان رئال یا رویال در انگلیسی توسط پادشاه آلفونسوی سیزدهم، یکی از بزرگترین هواداران فوتبال، نام باشگاه به رئال مادرید تغییر یافت. نه سال بعد اولین لیگ فوتبال اسپانیا تأسیس شد. رئال مادرید در طول نخستین فصل از لیگ اسپانیا صدرنشین جدول بود اما در نهایت با باخت به اتلتیک بیلبائو، به عنوان نایب قهرمانی لیگ رسید. باشگاه رئال مادرید در فصل 1932-1931 به اولین عنوان قهرمانی در لیگ دست یافت.
در همان سالهای ابتدایی بود که رئال مادرید به سرعت به یکی از قدرتمندترین تیمهای فوتبال اسپانیا تبدیل شد و بارها در مسابقات ملی موفقیتهای چشمگیری کسب کرد. در سال 1943 رئال مادرید در مرحله نیمه نهایی مسابقات کوپا دل جنرالیسمه در مقابل بارسلونا به زمین رفت و نتیجه این دیدار 3 بر صفر به نفع بارسلونا بود. اما در بازی برگشت بارسلونا با نتیجه 11 بر 1 از رئال شکست خورد. تیم رئال مادرید توانست در این سال رکورد پیروزی در جام حذفی را به خود اختصاص دهد.
از سال 1943 باشگاه رئال مادرید به دورانی جدید از تحولات و تغییرات وارد شد. این دوران از سال 1945 با انتصاب سانتیاگو برنابئویسته به عنوان مدیر باشگاه آغاز شد. او در همین زمان، زمین تمرین اختصاصی تیم را بازسازی کرد و ورزشگاه بزرگتری را برای باشگاه درنظر گرفت. در سال 1953 به دنبال جذب بازیکنان برجسته برای تیمش از آلفردو دی استفانو برای پیوستن به باشگاه رئال مادرید دعوت کرد. این قدم مهم برنابئویسته نقش مهمی در ارتقای تیم داشت.
در دوران ریاست برنابئو، رئال مادرید به عنوان یکی از برجستهترین تیمهای اروپا مطرح شد. طی سالهای 1956 تا 1960، پنج بار متوالی جام اروپا را به دست آورد و پیروزیهای به یادماندنی را برای باشگاه ثبت کرد که یکی از آن پیروزیها، نتیجه برد 7 بر 3 مقابل اینتراخت فرانکفورت در سال 1960 بود.
رئال مادرید در دهه هفتاد پنج لیگ اسپانیا و سه قهرمانی جام حذفی را به دست آورد و در سال 1971 به فینال جام باشگاههای اروپا رسید. در جولای 1978، در حالی که مسابقات جام جهانی فوتبال آغاز شده بود، سانتیاگو برنابئو درگذشت و این اتفاق سه روز عزای عمومی از سوی فیفا را به دنبال داشت. در همین سال، رئال مادرید اولین دوره جام برنابئو را به افتخار او برگزار کرد.
در زمان رهبری برنابئویسته، باشگاه رئال مادرید شاهد قهرمانیهای بسیاری در مسابقات مختلف بود و همین باعث شد تا در طول آن سالها نشان افتخار یوفا را کسب کند. البته تیم رئال در طول این مدت با شکستهایی نیز مواجه شد که این امر نشان از نوساناتی در عملکرد تیم داشت.
باشگاه رئال با از دست دادن برنابئویسته پا به دورانی جدید از تحولات و تغییرات گذاشت. در سال 1978 پس از فوت رئیس سابق باشگاه، لوئیس دی کارلوس به عنوان ریاست جدید باشگاه رئال منصوب شد.
در اوایل دهه هشتاد، وضعیت باشگاه در لالیگا چندان مطلوب نبود. تیم رئال مادرید نتوانست به عنوان یکی از تیمهای برتر رقابتها لالیگا ظاهر شود، اما با ورود گروهی از بازیکنان برجسته، تیم به موفقیتهای جدیدی دست یافت. یک روزنامهنگار اسپانیایی به نام خولیو سزار ایگلسیاس در آن زمان بازیکنان جدید رئال مادرید را با عنوان "همگروه کرکس/ La Quinta del Buitre " توصیف کرد، این لقب به دلیل حضور پنج بازیکن برتر از جمله امیلیو بوتراگوئنو، مانوئل سانچز، مارتین وازکوز، میشل و میگوئل پاردزا به رئال داده شد.
این گروه، که بعداً با جدایی پاردزا به رئال ساراگوسا، به یک گروه ۴ نفره تبدیل شد، با همراهی بازیکنانی چون فرانسیسکو بویو دروازهبان تیم و هوگو سانچز، رئال را به یکی از بهترین تیمهای نیمه دوم دهه هشتاد در اسپانیا و اروپا تبدیل کردند. آنها موفق شدند عنوان بهترین تیم اروپایی را کسب کنند و دو قهرمانی اسپانیا، دو جام اسپانیا ، یک جام لیگ و یک جام یوفا را در کارنامه تیم به ثبت برسانند.
در سال 1980 مجله فرانس فوتبال هم رئال مادرید را بهعنوان بهترین تیم اروپایی معرفی کرد. اما علیرغم تمام موفقیتهای سال پیش، فصل 1981-1980 با پایان خوشایندی برای مادریدیها همراه نبود. تیم رئال مادرید در 26 آوریل 1981، زمانی که شعار پیروزی در وایادولید خوانده میشد، عنوان قهرمانی لیگ را از دست داد.
تمامی این موفقیتها در دوران مدیریت لوئیس در کارلوس اتفاق افتاد. او که دوازدهمین رئیس باشگاه رئال مادرید بود نهایتا در 24 مه 1985 با کناره گیری از انتخابات، رهبری و مدیریت باشگاه را به رامون مندوزا واگذار کرد.
رامون مندوزا پس از دو دوره کوتاهی که به عنوان مدیر در باشگاه رئال مادرید حضور داشت سرانجام با کنار زدن لوئیس دی کارلوس در انتخابات ریاست باشگاه، موفق شد تا در سال 1985 به عنوان ریاست باشگاه رئال مادرید دست یابد. او برای مدت ده سال و نیم رئیس و رهبر باشگاه بود و در نهایت با دلایل شخصی در سال 1995 استعفای خود را برای جدایی از مادرید ارائه کرد.
تیم رئال مادرید موفق شد تا در پنج سال ابتدایی این دوره برای 5 نوبت متوالی به عنوان قهرمان لیگ اسپانیا دست یابد؛ این رکوردی بود که در دوران ریاست رامون مندوزا به ثمر رسید.
در طول دوران ریاست رامون مندوزا باشگاه رئال مادرید شاهد نقل و انتقالات بازیکنان خوبی چون میگوئل پاردزا، مارتین وازکز، بوتراگنیو و میشل پاردزا بود. میگوئل اولین بازیکن خوبی بود که از تیم جدا شد، او در سال 1986 مادرید را به مقصد ساراگوسا ترک کرد؛ مارتین در سال 1990 از رئال به تورینو رفت و پس از دو فصل به مادرید بازگشت اما مجددا در سال 1995 باشگاه را ترک کرد. بوتراگنیو و میشل نیز هر دو با فاصله یک فصل از مادرید خداحافظی کردند تا به اتلتیکو سلایا در مکزیک بپیوندند.
با استعفای رامون مندوزا، لورنزو سانز کارآفرین برتر اسپانیایی با استناد به آیین نامه 49 باشگاه رئال به عنوان وارث رامون مندوزا انتخاب شد. او در 20 می 1996 فابیو کاپلو را به عنوان سرمربی جدید تیم استخدام کرد. تیم در فصل نخست ریاست سانز به مقام قهرمانی لیگ رسید؛ اما در پایان فصل مربی ایتالیایی خود را از دست داد. کاپلو مادرید را به مقصد میلان ترک کرد و همین سبب بروز تغییراتی در عملکرد تیم شد.
پس از استعفای کاپلو، مربیان دیگری چون یوپ هاینکس، خوزه آنتونیو کاماچو، گاس هیدینک، جان توشاک ولزی و ویسنته دل بوسکه به عنوان سرمربی رئال استخدام شدند اما هیچ کدام بیش از یک فصل در تیم نماندند. با این وجود تیم رئال مادرید توانست در دوران مربیگری ویسنته دل بوسکه برای هشتمین بار کاپ قهرمانی لیگ را بالای سر ببرد.
پس از جدایی لورنز سانز از باشگاه رئال، فلورنتینو پرز با وعدههای انتخاباتی بسیاری توانست رهبری باشگاه را به دست بگیرد. پرز که در ژوئیه 2000 در انتخابات ریاست باشگاه بیشترین آرا انتخاباتی را کسب کرده بود با وعدههایی چون پرداخت بدهی باشگاه، ارتقای امکانات و امضای قرارداد با لوئیس فیگو، ستاره آن زمان تیم بارسلونا بر صندلی ریاست باشگاه نشست.
او موفق شد هشت روز پس از پیروزی در انتخابات ریاست باشگاه رئال با ستاره بارسلونا به توافق برسد و پس از امضای قرارداد، فیگو با پیراهن شماره 10 مادرید راهی زمین بازی شود. این یکی از مهمترین تغییراتی بود که در آن زمان برای باشگاه اتفاق افتاد.
در تابستان 2000 بازیکنان برتر دیگری نیز به ترکیب تیم رئال اضافه شدند؛ کلود ماکلله، آلبرت سلادس، فلاویو کونسیسائو، سزار سانچز، پدرو مونیتیس و سانتیاگو سولاری بازیکنانی بودند که در آن زمان در ترکیب تیم قرار گرفتند تا دوران کهکشانی را برای رئال مادرید رقم بزنند.
مصدومیت فرناندو مورینتس باعث شد که رئال مادرید بدون مهاجم مرکزی به زمین بازی برود؛ اما سرمربی تیم، ویسنته دل بوسکه، تصمیم گرفت از گوتی که فارغالتحصیل تیم جوانان بود در این نقش استفاده کند. این کار به رئال مادرید کمک کرد تا در رقابتهای داخلی و اروپایی شروع خوبی داشته باشد. با این حال، آنها در نیوکمپ به بارسلونا باختند و همچنین توسط تولدو از کوپا دل ری حذف شدند. علاوه بر این، فینال جام بین قارهای را نیز به تیم بوکاجونیورز باختند.
با این حال، رئال در اواسط ژانویه به صدر جدول لیگ رسید و موقعیتش را تا پایان فصل حفظ کرد و قهرمان شد.
سیاست نقل و انتقالات این باشگاه در آن زمان برای جذب بازیکنان بزرگ و ستارههای جهانی با مبالغ هنگفت باعث شده است که از سالهای 2000 تا 2006 در باشگاه رئال مادرید را با نام دوران کهکشانی معرفی کنند.
در این دوران، رئال مادرید بازیکنان بزرگی مانند لوئیس فیگو و دیوید بکام را جذب کرد. این بازیکنان نه تنها به دلیل مهارتهای فوتبالی خود، بلکه به خاطر شهرت و تاثیرات تجاریشان انتخاب شدند. هدف پرز این بود که با جذب این ستارهها، نه تنها عملکرد تیم در زمین را بهبود بخشد بلکه برند و شهرت جهانی باشگاه را نیز تقویت کند.
این استراتژی موفقیتهای زیادی از جمله قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سال 2002 و چندین قهرمانی در لالیگا را برای باشگاه به همراه داشت،. با این حال، تمرکز بیش از حد بر روی بازیکنان ستاره و کمتر توجه کردن به ساختار تیمی و بازیکنان جوان باعث شد که در اواخر این دوره، رئال مادرید با مشکلاتی روبرو شود و موفقیتش در مسابقات کاهش یابد. به همین دلیل، دوران کهکشانی رئال به عنوان دوران پر ستاره اما همراه با ناپایداری در عملکرد تیمی شناخته میشود.
از سال 2006 تا 2009، رئال مادرید مجددا دورهای از تغییرات و بازسازی را در ترکیب تیم و مدیران و مربیان باشگاه تجربه کرد. فلورنتینو پرز در سال 2006 استعفا داد و رئال مادرید تحت مدیریت رامون کالدرون قرار گرفت. کالدرون تا سال 2009 ریاست این باشگاه را بر عهده داشت.
در تابستان 2006، فابیو کاپلو برای باری دیگر به عنوان سرمربی رئال منصوب شد. او به باشگاه کمک کرد تا در فصل 2006-2007 برای نخستین بار به قهرمانی لالیگا دست یابد. در تابستان 2007، برند شوستر به عنوان جایگزین کاپلو به تیم کمک کرد تا برای دومین بار عنوان قهرمانی لالیگا را کسب کند. البته شوستر نیز به سرنوشت دیگر مربیان رئال دچار شد؛ او در دسامبر 2008، برکنار شد و خوانده راموس به عنوان سرمربی موقت تا پایان فصل 2008-2009 رهبری تیم را برعهده گرفت.
فلورنتینو پرز در سال 2009 دوباره به عنوان رئیس باشگاه رئال مادرید انتخاب شد و دورهای جدید از موفقیت باشگاه را آغاز کرد. این دوره با جذب بازیکنان برجستهای همچون کریستیانو رونالدو از منچستر یونایتد، کاکا از میلان، کریم بنزما از لیون و ژابی آلونسو از لیورپول آغاز شد. در این دوران، رئال مادرید علاوه بر خریدهای کهکشانی، بازیکنان جوان و مستعدی مانند لوکا مودریچ، تونی کروس، ادن هازارد، تیبو کورتوا و وینیسیوس جونیور را به خدمت گرفت.
دوران دوم ریاست فلورنتینو پرز با بازگشت به سیاستهای کهکشانی، موفقیتهای چشمگیر در مسابقات داخلی و بینالمللی و جذب بازیکنان برجسته همراه بود. تحت هدایت مربیان برجستهای همچون کارلو آنچلوتی و زینالدین زیدان، رئال مادرید توانست جایگاه خود را به عنوان یکی از برترین تیمهای فوتبال جهان تثبیت کند.
رئال مادرید در این دوره موفق به کسب چندین عنوان قهرمانی در لالیگا، لیگ قهرمانان اروپا، سوپر جام اسپانیا، سوپر جام باشگاههای اروپا و جام باشگاههای جهان شد. این دوره، با ترکیب بازیکنان با تجربه و جوان، رئال مادرید را به یکی از موفقترین تیمهای تاریخ فوتبال تبدیل کرد.
لوگو رئال مادرید نمادی موفق و مدرن است. این لوگو در طول یک قرن با تغییرات کمی همراه شده است؛ این نشان میدهد که طراحی اولیه آن تا چه اندازه حرفهای بوده است. طراحی این لوگو از آغاز فعالیت باشگاه شروع شد و در سال 1908 برای نخستین بار لوگویی شبیه به نسخه امروزی طراحی شد. این نشان اصالت برند را ثابت میکند.
لوگوی اولیه یک مونوگرام ساده با حروف MFC بود. با اضافه شدن لقب سلطنتی، تاجی به لوگو افزوده شد و رنگ همچنان بصورت ترکیب آبی و سفید باقی ماند. با برکناری شاه، نماد تاج از لوگو حذف و یک خط بنفش، نمادی از پرچم پادشاهی، به آن اضافه شد. پس از حل مشکلات داخلی، تاج با رنگهای طلایی و قرمز به لوگو بازگشت و رنگها روشنتر و طراحی تاج ظریفتر شد.
در سالهای بعد، خطوط حروف ترکیب و خط دور قاب به آبی تغییر یافت و نوار آبی کوتاهتر شد. نکته جالب در مورد این لوگو، عدم استفاده از فونتهای معروف است؛ طراح از خلاقیت خود برای خلق فونت لوگو استفاده کرده است. رنگهای سفید، آبی و نارنجی در لوگو نماد پاکی، اعتماد به نفس، مهارت و اشتیاق به پیروزی هستند. تاج نماد بزرگی و سربلندی باشگاه است و طراحی کلی لوگو، تاریخچه و موفقیتهای باشگاه را نشان میدهد.
لوگوی فعلی رئال مادرید، مینیمالیستی است و اصالت خود را حفظ کرده است. آنچه در طراحی این لوگو اهمیت دارد این است که کوچکترین بخشی از این لوگو معنا و مفهومی را منتقل میکند طوری که با مشاهده این لوگو میتوان مسیر تاریخی و موفقیتهای رئال مادرید را نیز مشاهده کرد.